سفارش تبلیغ
صبا ویژن
شما را نمایاندند اگر مى‏دیدید ، و راه نمودند اگر مى‏یافتید ، و شنواندند اگر مى‏شنیدید . [نهج البلاغه]
 
شنبه 88 خرداد 2 , ساعت 3:17 عصر

- حل مشکلات اجتماعی ؛نیازها و مطالبات جامعه در زمینه های گوناگون مسکن، اشتغال، ازدواج جوانان، اقتصاد، آموزش و... بیشمارند؛ از طرفی خزانه و بودجه دولت کفاف رفع آنها را نمی کند و از طرف دیگر وانهادن آنها به اختلال نظام منجر می شود. برای همین تنها راه حل این مشکلات مشارکت و همکاری مردمی از طریق انجام امور خیریه همچون اوقاف، صندوق های قرض الحسنه، اداره های کاریابی، تاسیس پرورشگاه های ایتام و... است.

با نگاهی به احادیث و سیره معصومان (علیهم السلام) امر به این گونه مستحبات چه به صورت عام و چه خاص بسیار دیده می شود؛ موارد عام، توصیه به اصل اهتمام به مسائل و مشکلا جامعه اسلامی است که شخص بی توجه را عضو این جامعه به شمار نمی آورند. در حدیث مستفیضی امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: هر کس روز خود را آغاز کند و اهتمامی به کارهای مسلمانان نکند، مسلمان نیست.» و در حدیث دیگر باز هم به نقل از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «مردم خانواده خدایند، پس محبوبترین کس نزد خدا سود رسان به مردم است...» و در روایتی از امام محمد باقر (علیه السلام) ارزش اهتمام قلبی در صورت عدم امکان مساعدت دیگران، ورود به بهشت معرفی شده است.[35]»

احادیث به این معنا بسیارند؛ از جمله توصیه های نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به امیر المومنین (علیه السلام) خیرخواهی و کمک به برادران دینی است و در فرازهایی ار این سفارش ها می فرمایند: «بدان که کمال خرد پس از ایمان به خدا، مردم داری است و... من امور تعامل و معاشرت مردم را همچون پیمانه پری دیدم که دو سوم آن نیکی و یک سوم دیگر غفلت از یکدیگر است.[36]»

بخش دیگر از این اوامر خاصند مانند توصیه به اوقلف، امور خیریه و... ابواب معروف وسائل الشیعه، فصول اوقاف و صدقات استبصار و سایر کتب حدیثی به این احادیث اختصاص دارد. برای مثال درباره اکرام ایتام در توصیه های پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به مولا علی (علیه السلام) آمده: «ای علی، هر کس هزینه زندگی یک یتیم تا حد بی نیازی را از ثروت خود تامین کند، بی شک بهشت بر او واجب می شود.[37]» همینطور احادیثی درباره آب رسانی، راه سازی، میانجی گری، مسجدسازی، وقف منازل و مغازه ها، وقف کتاب قرآن، کمک به ازدواج جوانان و... بوفور نقل شده است.

3-5- فرهیختگی جامعه ؛اسلام دینی است که مردم را از جهل نابخردی و نادانی به نور خرد و دانش فراخوانده و فرهیختگان را شایسته جایگاهی والا در دو سرای حاضر و جاودان می داند. قرآن کریم می فرماید: «یرفع الله الذین امنوا و الذین اوتوا العلم درجات: خداوند افراد با ایمان را بالا می برد و عالمان آنان را بسیار بالاتر.[38]»

فراگیری دانش احکام دین در گستره مورد ابتلای هر فرد، به اتفاق فقیهان واجب عینی است.[39] و حدیث نبوی «طلب العلم فریضه علی کل مسلم: فراگیری دانش بر هر مسلمانی واجب است.»[40] ناظر به همین مساله است.

اما دانش آموزی بیشتر موضوعی است که از آغاز ظهور اسلام مورد توجه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بوده و حضرت بر مجالس آموزش و تلاوت قرآن، حفظ، نویسندگی و یادآوری قرآن و سخنان گهربار خویش تاکید می ورزیدند. و این مجالس در مساجد با شور و اشتیاق فراوان برگزار می شد.[41] همچنین بسیاری از مسلمانان از مناطق دوردست و بیابان نشین به منظور آموختن و شنیدن احادیث پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به مدینه می آمدند و با اعتماد به صحابه هر چه را منتقل می کردند می پذیرفتند.[42]

در زمان ائمه بزرگمان (علیهم السلام) هدایت مردم به فهم درست دین و گرفتن علم از سرچشمه های آن خاندان رسالت (علیهم السلام) با جدیت پیگیری می شد، امام صادق (علیه السلام) افزون بر آموزش همه آحاد مسلمانان بر تفقه جوانان شیعه تاکید می ورزیدند و بارها می فرمود: «دوست می دارم با تازیانه بر سر جوانان شیعه بزنم تا دانش دین بیاموزند.[43]» و اصولا ارزشمندی مردم را در کسب و نشر علم دانسته اند: الناس ثلاثه: عالم و متعلم و غثاء: مردم سه دسته اند: دانشمند، دانشجو و خاشاک سیلاب .[44]

این احادیث بسیارند که بیشترشان دلالت بر استحباب قراگیری دانش می کنند. نظر به این که معنای دانش در احادیث منصرف به علم دین (قرآن، احادیث معصومین و لوازم فهم آنها) است از سایر دانش ها به فضل و صنعت  تعبیر شده و بر آموزش آنها در حد نیاز تاکید شده است.[45]

4-5- استحکام خانواده ؛خانواده با سنت حسنه ازدواج بنا نهاده می شود. و از دیدگاه معصومین (علیهم السلام) نهادی مقدس به شمار می آید؛ امام صادق(علیه السلام) از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)  فرمود: «هیچ چیزی برای خدا محبوب تر از تشکیل خانواده و هیچ چیزی برای خدا ناخوشایند تر از جدایی از همسر نیست.[46]» و روش زندگی ختم پیامبران (صلی الله علیه و آله و سلم) بوده است.

امیر مومنان از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «هر کس دوست داشته باشد روش زندگیم را پیروی کند پس [بداند]که ازدواج از روش زندگیم است.[47]»

معصومان (علیهم السلام) بر کمک مالی به جوانان برای ازدواج تاکید و خود اقدام به آن می کردند؛ «روزی جوانی نزد امام باقر(علیه السلام) می رود حضرت درباره وضعیت تاهل او پرسید؟ پاسخ داد: همسری ندارم، امام (ع) پس از تشویق او به ازدواج، مبلغ 7 دینار به او داد تا با آن ازدواج کند.[48]» امیر المومنان (علیه السلام) چاه های آب را حفر و هزینه استفاده از آنها را وقف زوج های جوان تاکید می کردند هدف از ازدواج بقای نسل است چنان که احادیث بسیاری بر آن تاکید دارد، و بدون آن جامعه انسانی بوجود نمی آید.

این همه توصیه ها برای امری است که به اجماع فقها مستحب است.[49]

عامل دیگری که در تداوم و استحکام آن نقش دارند علاوه بر رعایت حقوق به ایثار، صبر، گذشت و... است. ادای حقوق واجب همسران به یکدیگر برای استحکام کافی نیست. برای مثال اگر مرد فقط به اقلام ضروری نفقه (غذا، لباس، مسکن) اکتفا کند ولی به آسایش هسر در منزل یا تفریح های سالم او توجه نکند یا زن فقط به ادای حق تمکین اکتفا کند و توجهی به فراهم آوردن محیطی پاکیزه و آرام برای همسر و فرزندان نداشته باشد و یا در برابر تنگدستی این بنای مقدس موثرند، اهمیتی بیش از امور و حقوق واجب خواهند یافت. لذا از امام موسی کاظم (علیه السلام) نقل شده که «خوب است مرد در امکانات بر خانواده اش توسعه دهد.»[50] و از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) درباره پاداش زن خانه دار نقل شده: «هر زنی که وسیله ای را در منزل به منظور مرتب کردن جابجا کند خداوند نظر رحمت، به او می کند و به هر کس نظر کند دیگر کیفرش نخواهد کرد.[51]» و صدها حدیث دیگر.

پیامدهای اجتماعی امر مستحبات بیش از مطالب نامبرده است، خوانندگان را به جوامع حدیثی ارجاع می دهیم و در نتیجه سخن:

معروف اعم از واجب، مستحب و مکروه است، امر به معروف، متناسب با حکم مامور به است و در موارد مستحب، امر به آن هم مندوب است. ولی نظر به جایگاه مستحبات در قرآن و حدیث و پیامدهایی که بر فرد و جامعه دارد، اهمیتشان کمتر از موضوع های واجب نیست. لذا بگفته صاحب جواهر الکلام تنها چیزی که مانع از فتوا به وجوب امر به مندوبات می­شود اجماع فقها بر عدم وجوب است و گرچه ادعای وجوب دور از حق نمی بود گرچه عمل به آن بر مامور واجب نمی بود.

علت توصیه معصومان (علیهم السلام) را به مستحبات می توان در موارد زیر یافت: مستحب فردی از واجب کلی است که انسان در صورت فقدان یا عدم امکان اتیان فرد واجب، دست کم با اتیان فرد مستحب، واجب کلی را امتثال کند.

مستحبات در گستره فردی: نقش تربیتی، ارشادی، تسهیل واجبات، تکامل و اعتلای انسان، پاک سازی نفس، تکمیل نواقص واجبات، جایگزینی مستحبات دیگر و... و در گستره اجتماعی پیامدهای همچون: حفظ نمادهای اسلامی، حل مشکلات اجتماعی، استحکام خانواده و هزاران اثر دیگر.

بر این اساس پیشنهاد می شود ستاد امر به معروف و نهی از منکر تدابیری در خصوص ترویج مستحبات بیاندیشد.

در پایان لازم به یادآوری است که مستحبات و مکروهات متاثر از حکم ولایتی ولی فقیه به اقتضای زمان و شرایط جامعه اسلامی قابل تغییر حکمند. مانند حرمت مصرف مواد مخدر جامد، آرایش های غربی مو و برهنگی مردان، مدل البسه غربی و... که در موارد نامبرده گرچه به استناد ادله فقهی مباحند ولی نظر به پیامدهای بد اجتماعی و ترویج فساد و هدر رفتن نیروی انسانی و مالی کشور، ولی فقیه می توان حکم به حرمت آنها کند.

در این صورت گرچه با عنوان ثانوی حرام شمرده می شوند و متعلق فریضه نهی از منکر خواهد شد. همین مساله درباره تغییر حکم مباحات، مستحبات و مکروهات به وجوب نیز احتمال دارد. مانند وجوب عینی برخی امور بر فرد خاص از سوی ولی فقیه. به هر حال این بحث نیاز به گفتگوی جداگانه دارد.

الحمدلله رب العالمین

* مائده رضایی، پژوهشگر و عضو هیات علمی بخش پژوهش مدرسه علمیه نرجس مشهد(سلام الله علیها)     24/6/1386



لیست کل یادداشت های این وبلاگ