گستره عبودیت در اطاعت
عبودیت خدا امری مقطعی یا جزیی نیست تا بنده فقط در بخشی از زمان یا در برخی امور بندگی کند بلکه به علت دوام و ذاتی بودن نیاز، همیشگی است و در همه امور و در نهایت درجه یعنی تسلیم است. «آری هر کس روی خود را در حال نیکی (و اطاعت) به خدا تسلیم کند مزد خود را نزد پرودگار خواهد داشت.[i]»
باور واقعی عبودیت خدا و ایمان به او وقتی است که انسان حکم خدا را بپذیرد و امر خود را به او تسلیم کند. «نه سوگند به پروردگارت، ایمان نمی آورند مگر تو را در اختلاف و درگیری خود به قضاوت بکشانند سپس قضاوتت را بر خود دشوار مپندارند و به طور کامل تسلیم شوند[ii].»
و از این مرحله بالاتر خشنود کردن بنده از هر تصرفی است که خدا در او می کند، زیرا همان طور که بیان کردیم بنده مالک سود، ضرر، حیات، مرگ، رستاخیز و ... خود نداشت همه چیز او از خداست «بگو من برای خود مالک سود وضرری نیستم مگر آن چه را خدا بخواهد[iii]...»
امام صادق علیه السلام اوج اطاعت را فراتر از تسلیم بلکه رضایت به همه نوع تقدیر رقم خورده از جانب خدا می داند. «اوج اطاعت خدا شکیبایی و خشنودی از خدا در هر چه را که برای بنده درست و یا ناپسند داشته است[iv].»
معرفت منشاء تسلیم
تسلیم در برابر خدا و اوامر و نواهی او (عبودیت در اطاعت) همچون تسلیم در برابر دیکتاتوران و سرکشان یا حتی پذیرش قوانین بشری و نظام های دموکراسی نیست بلکه تسلیم در برابر کسی است که به نیازها، سود و زیان بندگان از خودشان هم آگاه تر است و در مقابل خود غنی بالذات است و در افعال خود هیچ سودی برای خود نمی جوید و غرض فعلی خدا به خود فعل باز می گردد و بندگان را آفرید تا به آنان جودی کند.«ای مردم شما به خدا نیازمندید و خدا خود بی نیاز است[v].» صفت دیگر فعل خدا، حکیمانه بودن است، خدا هر امر و نهی یا سرنوشت و تقدیری را که برای بشر و سایر آفریده ها بزند فلسفه و حکمتی دارد: «آسمان ها و زمین و هر چه میان آن هاست را بازیچه نیافریدیم [vi]...»
بر این اساس هر چه معفرفت بنده نسبت به خدا بیشتر باشد تسلیم او نیز بیشتر و استوارتر خواهد بود. امام صادق علیه السلام می فرماید: «آگاه ترین مردم به خدا راضی ترین به حکم و تقدیر خداوند است[vii].»
[i] . سوره بقره، آیه 112
[ii] . سوره نساء، آیه 65
[iii] . سوره اعراف، آیه 188
[iv] . چگینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، تصحیح غفاری، دار صعب، بیروت، 1401، ج1، ص60
[v] . سوره فاطر، آیه 15
[vi] . سوره انبیاء، آیه 16
[vii] . کلینی، محمد بن یعقوب، همان
لیست کل یادداشت های این وبلاگ