3- امامت
امامت رهبری مردم در فترت پیامبران بوده و در طول تاریخ بشر زمین بدون رهبر نمانده است ، زیرا عدم رهبر نه تنها باعث نابودی خلایق است؛ بلکه جایگاه آنان یعنی زمین نیز بدون امام باقی نمیماند. محمد بن فضیل میگوید:« به امام رضا(علیه السلام) عرضه داشتم: آیا زمین بدون امام باقی میماند؟ حضرت پاسخ داد: نه، گفتم: پس ما از امام صادق(علیه السلام) روایت میکنیم که زمین بدون امام نمیماند مگر آن که خداوند بر زمینیان یا بندگان خشم کند، امام رضا(علیه السلام) فرمود: نه، [بلکه خود زمین] در این هنگام نابود میشود.» [کلینی،1409،ج1،ص179]
جایگاه امامت به موجب آیات قرآن در زمان پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) و با بیانات ایشان به خوبی برای صحابه و جامعه صدر اسلام روشن شده بود؛ اما پس از ماجرای سقیفه بنی ساعده جریان خلافت و مفهوم امامت تغییر یافت. [طبرسی،1403ق،ج1،ص71] ، و آیات مربوط به امامت تأویل و تفسیر به رأی شدند.[ رازی،1415،ج12،ص53 ؛ج10،ص158] به این دلیل همه ائمه اهل بیت(علیهم السلام) به ویژه امامان باقر، صادق و رضا(علیهم السلام) [حرانی،1373،ص448-465،کلینی،1409ق،کتاب حجت و...] در شرایط و فرصتهای گوناگون به بازشناسی مفهوم حقیقی امامت عامه و خاصه میپرداختند.
برای نمونه عبدالعزیز بن مسلم میگوید: روزی در مسجد جامع مرو نزد امام رضا(علیه السلام) گرد آمده بودیم، مردم موضوع امامت را پیش کشیدند و اختلاف دیدگاههای بسیاری را در این باره مطرح کردند. من نزد سرور و آقایم امام رضا(علیه السلام) رفتم و ایشان را از بحث و گفتگوی مردم آگاه ساختم. امام لبخندی زدند و فرمودند: «ای عبدالعزیز، مردم چیزی نمیدانند و در دین خود فریب خوردهاند...» و در گفتاری طولانی به بیان مقام و جایگاه امامت و معرفی ائمه اهل بیت(علیهم السلام) پرداختند. حضرت در این کلام گزینش امام را تنها از جانب خدا و تنها از میان برترین بندگان که صلاحیت جامع این مقام را دارند، معرفی کردند و مصادیق و افراد خارجی این جایگاه را با ذکر نام شناساندند. [حرانی،1373،ص465-460]
ایشان در جوامع شریعت اعتقاد به امامت عترت نبی اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) را از واجبات اعتقادی برشمردهاند:
«وَ أَنَّ الدَّلِیلَ بَعْدَهُ وَ الْحُجَّةَ من بعده عَلَى امیر الْمُؤْمِنِینَ وَ الْقَائِمَ بِأَمْرِ الْمُسْلِمِینَ وَ النَّاطِقَ عَنِ الْقُرْآنِ وَ الْعَالِمَ بِأَحْکَامِهِ أَخُوهُ وَ خَلِیفَتُهُ وَ وَصِیُّهُ وَ وَلِیُّهُ الَّذِی کَانَ مِنْهُ بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ (ع) أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ وَ إِمَامُ الْمُتَّقِینَ وَ قَائِدُ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِینَ یعسوب المؤمنین وَ أَفْضَلُ الْوَصِیِّینَ بعد النَّبِیِّینَ وَ بَعْدَهُ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ واحدا بعد واحد إلى یومنا هذا عترة الرسول و أعلمهم بالکتاب و السنة و أعدلهم بالقضیة و أولاهم بالإمامة فی کُلَّ عَصْرٍ و زمانٍ وَ أَنَّهُمُ الْعُرْوَةُ الْوُثْقَى وَ أَئِمَّةُ الْهُدَى وَ الْحُجَّةُ عَلَى أَهْلِ الدُّنْیَا وَ أَنَّهُمُ الْمُعَبِّرُونَ عَنِ الْقُرْآنِ وَ النَّاطِقُونَ عَنِ الرَّسُولِ مَنْ مَاتَ وَ لا یَعْرِفْهُمْ و لا یتولاهم بأسمائهم و أسماء آبائهم مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیَّةً: راهنما و حجت پس از او [حضرت محمد(صلی الله علیه وآله)] علی امیرمؤمنان است که عهده دار امور مسلمانان و سخنگوی قرآن و آگاه به احکام آن، برادر و جانشین و وصی او [حضرت محمد(صلی الله علیه وآله)] و نسبتش به او چون منزله هارون از موسی است. او علی فرزند ابوطالب امیرمؤمنان و رهبر پرهیزگاران، پیشوایان خردمندان، زمامدار مؤمنان و برترین اوصیای پس از پیامبران است.
پس از او حسن و حسین(علیهما السلام) [و همین طور] یکی پس از دیگری تا به امروز، از عترت و خاندان رسول خدا(صلی الله علیه وآله) هستند، به کتاب قرآن و سنت [رسول و خاندانش] آگاهترند و در قضاوت عادلترند و در هر زمانی به امامت سزاوارتر و مقدمند؛ آنان دستاویز استوار، پیشوایان هدایت و حجت [خدا] بر مردم دنیایند تا خدا میراث زمین و مردمش را به آنان بدهد که او بهترین وارثان است.
هر کس با آنان مخالفت کند گمراه و گمراه کننده و حق و هدایت را رها ساخته است.
آنان سخنگو و بیان کننده قرآنند از پیامبر اکرم به روشنی سخن میگویند هر کس بمیرد و امامتشان را با دانستن نام و نام پدرانشان، نپذیرد به مرگ جاهلیت مرده است.» [حرانی،1373،ص438]
امام رضا(علیه السلام) در این راستا بارها بر امامت خود تأکید میکردند. برای نمونه حدیث مشهور سلسله الذهب است که امام(علیه السلام) شرط قبولی توحید را اعتقاد به امامتش دانستند:
«قال الله کلمة لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ عَذَابِی- بعد از فاصله زمانی کوتاه- فرمودند: - بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا: خداوند فرمود: عبارت « هیچ معبودی جز الله نیست» دژ استوار من است هر کس درون آن گردد، از کیفرم در امان خواهد بود» امام در ادامه فرمود: به شرایطش که من یکی از شرایط هستم.»[قمی،1426ق،ص347]
4-معاد
خداوند حکیم در افعال خود هدفمند است و در قرآن کریم بارها خود را به حکمت توصیف و بر هدفمندی جهان تأکید کرده است: «وَ ما خَلَقْنَا السَّماءَ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَیْنَهُما لاعِبینَ: زمین و آسمان و هرچه میان آنهاست بازیچه نیافریدیم»[ انبیاء/16]
نظر به غنا و صمدیت خداوند و بینیازی او، پیداست که این هدف به او باز نمیگردد، بلکه به فعل او. خداوند هدفمندی عالم آفرینش را در سرنوشت انسان رقم زده است. در ادامه آن آیه می فرماید: «ما خَلَقْناهُما إِلاَّ بِالْحَقِّ وَ لکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لا یَعْلَمُونَ* إِنَّ یَوْمَ الْفَصْلِ میقاتُهُمْ أَجْمَعینَ : ما آن دو را جز به حق نیافریدیم ولی بیشترشان (مردم) نمیدانند- به راستی روز جدایی [حق از باطل] وعدهگاهشان همه با هم است.» [ دخان/39-40]
بنابراین هدف از آفرینش معاد است و هدف از آن رحمت یا کیفر جاودانه انسانهاست:
«إِلاَّ مَنْ رَحِمَ رَبُّکَ وَ لِذلِکَ خَلَقَهُمْ وَ تَمَّتْ کَلِمَةُ رَبِّکَ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعینَ: برای مهرورزیآفریدشان ولی سخن پروردگارت به راستی و عدالت تمام و قطعی شد که دوزخ را از جنیان و انسانها پر خواهم کرد.»[هود/119]
روز قیامت روز بازخواست و حضور در دادگاه عدل الهی است که آغاز آن از ترک دنیا و مرگ آغاز میگردد. به فرموده پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله): «مَن ماتَ قامَت قِیامَتُهُ»: «هر کس بمیرد رستاخیزش بپا میخیزد»[مجلسی،1404،ج8،ص301]
البته از مرگ یا زنده شدن دوباره فاصله و برزخی است [ مومنون/100] که بازخواست مقدماتی در آن انجام میشود.
امام رضا(علیه السلام) ایمان به هر دو مرحلة قیامت (برزخ و حشر) را از واجبات اعتقادی دانسته و فرمودند: «و یُؤمِنُ بِعَذابِ القَبرِ و مُنکَرٍ و نَکیرٍ و البَعثِ بَعدَ المَوتِ و الحِسابِ و المیزانِ و الصِراطِ: به کیفر در گور و [فرشتگان بازخواست کننده به نامهای] منکر و نکیر، زنده شدن پس از مرگ، حساب گیری از اعمال، سنجش اعمال و [پل] صراط، باید ایمان داشت.» [حرانی،1373،ص444]
در زمان امام(علیه السلام) پرسشهایی مرتبط با معاد مطرح بود چون: کیفر کودکان، سرانجام کودکان کفار، مدت زمان گرفتاری مؤمنان گنهکار در دوزخ، مقابله کیفر و اعمال ناشایست، شفاعت و...
امام رضا(علیه السلام) پاسخ پرسش ها را بر مبانی اعتقادی صحیح و عدل الهی میدادند:
ـ کیفر عادلانه:
از دیدگاه امام رضا(علیه السلام) برخلاف اشاعره، خداوند از سر عدالت کیفر میکند و هیچگاه کسی را به جرم دیگری مجازات نمیکند، [همان، ص443] و برخلاف وعدهاش با مؤمنان رفتار نمیکند. [همان،ص443]کودکان را به سبب گناه پدران کیفر نمیکند. [همان، ص443] منافقان و مرتکبان گناهان بزرگ [و معاند] در شمار کفار و جاودان در دوزخند. [ همان، ص444]
ـ عفو الهی
بفرمودة امام رضا(علیه السلام) انسان در گرو اعمال بد خود است با این وجود خداوند آمرزنده است. [ همان، ص443]
ـ شفاعت
به فرموده امام رضا(علیه السلام) باید به شفاعت شافعان ایمان داشت. [همان، ص444]
لیست کل یادداشت های این وبلاگ