بسم الله الرحمن الرحیم
الحسن بن علی بن أبی طالب ع الإمام الثانی و السبط الأول سید شباب أهل الجنة [1
عبرة علی حیاته الشریفة
ولد بالمدینة لیلة النصف من شهر رمضان سنة ثلاث من الهجرة و کنیته أبو محمد و جاءت به أمه فاطمة سیدة النساء سلام الله علیها إلى رسول الله صلی الله علیه و اله یوم السابع من مولده فی خرقة من حریر الجنة نزل بها جبرئیل إلى النبی صلی الله علیه و اله فسماه حسنا و عق عنه کبشا و قبض رسول الله صلی الله علیه و اله و له سبع سنین و أشهر و قیل ثمانی سنین و قام بالأمر بعد أبیه علیه السلام و له سبع و ثلاثون سنة و أقام فی خلافته ستة أشهر و ثلاثة أیام و وقع الصلح بینه و بین معاویة فی سنة إحدى و أربعین و إنما هادنه ع خوفا على نفسه إذ کتب إلیه جماعة من رؤساء أصحابه فی السر بالطاعة و ضمنوا له تسلیمه إلیه عند دنوهم من عسکره لم یکن منهم من غائلته إلا خاصة من شیعته لا یقومون لأجناد الشام و کتب إلیه معاویة فی الهدنة و الصلح و بعث بکتب أصحابه إلیه فأجابه إلى ذلک بعد أن شرط علیه شروطا کثیرة منها أن یترک سب أمیر المؤمنین علیه السلام و العدول فی القنوت علیه فی الصلاة و یؤمن شیعته و لا یتعرض لأحد منهم بسوء و یوصل إلى کل ذی حق حقه فأجابه معاویة إلى ذلک کله و عاهده على الوفاء به فلما استتمت الهدنة قال فی خطبته إنی منیت الحسن علیه السلام و أعطیته أشیاء جعلتها تحت قدمی لا أفی بشیء منها له. و خرج الحسن علیه السلام إلى المدینة و أقام بها عشر سنین و مضى لرحمة ربه للیلتین بقیتا من صفر سنة خمسین من الهجرة و له سبع و أربعون سنة و أشهر مسموما سقته زوجته جعدة بنت الأشعث بن قیس و کان معاویة قد دس إلیها من حملها إلى ذلک و ضمن لها أن یزوجها من یزید ابنه و أوصل إلیها مائة ألف درهم فسقته السم و بقی مریضا أربعین یوما و تولى أخوه الحسین علیه السلام غسله و تکفینه و دفنه عند جدته فاطمة بنت أسد بن هاشم بن عبد مناف بالبقیع.
طرف من خصائصه و مناقبه علیه السلام
روی عن جابر بن عبد الله قال:« لما ولدت فاطمةسلام الله علیها الحسن علیه السلامقالت لعلی سمه فقال ما کنت لأسبق باسمه رسول الله صلی الله علیه و اله فقال رسول الله صلی الله علیه و اله ما کنت لأسبق باسمه ربی عز و جل فأوحى الله جل جلاله إلى جبرئیل علیه السلامأنَّه قد ولد لمحمد ابن فاذهب إلیه و هنئه و قل له إن علیا منک بمنزلة هارون من موسى فسمه باسم ابن هارون فهبط جبرئیل فهنأه من الله تعالى جل جلاله ثم قال إن الله تعالى یأمرک أن تسمیه باسم ابن هارون قال و ما کان اسمه قال شبر قال لسان عربی فقال سمه الحسن فسماه الحسن .»
و عن جابر أیضا قال قال رسول الله صلی الله علیه و اله :«من سره أن ینظر إلى سید شباب الجنة فلینظر إلى الحسن بن علی علیه السلام »عبد الله بن بریدة عن ابن عباس قال انطلقت مع رسول الله صلی الله علیه و اله فنادى على باب فاطمة سلام الله علیها ثلاثا فلم یجبه أحد فمال إلى حائط فقعد فیه و قعدت إلى جانبه فبینا هو کذلک إذ خرج الحسن بن علی قد غسل وجهه و علقت علیه سبحة قال فبسط النبی صلی الله علیه و اله یدیه و مدهما ثم ضم الحسن إلى صدره و قبله و قال:« إن ابنی هذا سید و لعل الله عز و جل یصلح به بین فئتین من المسلمین»
زینب بنت أبی رافع قالت:« أتت فاطمة سلام الله علیها بابنیها الحسن و الحسین إلى رسول الله صلی الله علیه و اله فی شکواه الذی توفی فیه فقالت هذان ابناک فورثهما شیئا فقال أما الحسن فإن له هیبتی و سؤددی و أما الحسین فإن له جودی و شجاعتی» و یصدق هذا الخبر ما رواه محمد بن إسحاق قال ما بلغ أحد من الشرف بعد رسول الله صلی الله علیه و اله ما بلغ الحسن بن علی علیه السلام یبسط له على باب داره فإذا خرج و جلس انقطع الطریق فما یمر أحد من خلق الله إجلالا له فإذا علم قام و دخل بیته فمر الناس و لقد رأیت فی طریق مکة نزل عن راحلته فمشى فما من خلق الله أحد إلا نزل و مشى حتى رأیت سعد بن أبی وقاص قد نزلو مشى إلى جنبه.
و روی عن أنس بن مالک قال:« لم یکن أحد أشبه برسول الله صلی الله علیه و اله من الحسن بن علی علیه السلام » و قال أمیر المؤمنین علیه السلام:«إن الحسن علیه السلام ابنی أشبه برسول الله صلی الله علیه و اله ما بین الصدر إلى الرأس و الحسین علیه السلام أسفل من ذلک»[2]
بسم الله الرحمن الرحیم
نقش ماه رمضان در وحدت اسلامی
قرآن کریم به سه عامل وحدت در ما ه رمضان اشاره دارد: روزه، نزول قرآن و شب قدر. در آیه 185 سوره بقره میفرماید: «شهر رمضان الذین انزل فیه القرآن هدی للناس و بینات من الهدی و الفرقان» فمن شهد منکم الشهر فلیصمه. و در سوره قدر میفرماید: «انا انزلناه فی لیله القدر و ما أدرک ما لیله القدر لیله القدر خیر من الف شهر تنزل الملائکه و الروح فیها بإذن ربهم من کل امر سلام هی حتی مطلع الفجر»
روزه ماه رمضان به اجماع فقهای فریقین واجب و ضروری دین است. و فلسفه وجوب آن تقوا و نیز ایجاد احساس گرسنگی مشترک میان فقیر و غنی و در نتیجه انگیزش حس مسئولیت اجتماعی در طبقه غنی است. امام صادق(علیه السلام) فلسفه مساوات را در روزه چنین میفرماید: «انما فرض الله الصیام لیستوی به الغنی و الفقیر»
عامل دوم وحدت، قرآن کریم است که به اعتقاد مفسران فریقین نزول دفعی و مجموع قرآن در شب قدر واقع شده است و هیچ مسلمانی شک ندارد که کتاب قرآن منشور هدایت و سعادت همه مردم جهان است. «هدی للناس» قرآن نه تنها خود، عامل وحدت بلکه راهکارها و زمینههای ایجاد وحدت اسلامی را ارائه میکند. «و بینات من الهدی و الفرقان» قرآن فارق میان دو چیز حق و باطل است. اسلام حق و کفر، باطل است: «ان الدین عند الله الاسلام و ما اختلف الذین اوتوا الکتاب الا من بعد ما جاءهم العلم بغیا بینهم و من یکفر بآیات الله فان الله سریع الحساب»
عامل سوم وحدت، شب قدر است. همه مسلمین بر عظمت شب قدر و فرصت استثنایی آن آگاهند و جدای از اختلافات فرعی در تعیین زمان آن بین شبهای 21 و 23 که اغلب عقیده شیعه بر آن است و نیز شب 27 که به اعتقاد اهل سنت است. در اصل وجود آن اختلافی نیست. البته طبق روایات شیعه زمان دقیق آن، مجهول است تا شبهای بیشتری از این ماه به تهجد بگذرد و بر اساس روایتی هر شب ماه رمضان احتمال دارد شب قدر باشد و نیز به استناد برخی روایات شیعی، شب 27 و 30 ماه رمضان عظمت شب قدر را دارد.
بنابراین پیروان هر دو فرقه سنی و شیعه میتوانند به امید نیل به فیض شب قدر هر سه شب 21 و 23 و 27 را به تهجد بگذرانند و مجالس احیا را مشترک برگزار کرده و ادعیهای چون قرآن بر سر گرفتن، مجیر، جوشن کبیر و ... به طور جمعی زمزمه کنند.
رفتارهای وحدتگرایانهای که در خطبه شعبانیه نبی اکرم(ص) در خصوص ماه مبارک رمضان بیان شده چون تلاوت قرآن، کمک به مستمندان، تحسین تعاملات اجتماعی، اطعام، نمازهای مستحب و ... همه مورد تأیید فریقین بوده و بحمد الله روسا و رهبران کشورهای اسلامی در آستانه ماه رمضان از طریق رسانههای صدا و سیما آن را برای مردم خود نقل میکنند و با این کار تصویر واحدی از این کشورها به جهان منعکس میشود.
شبهه تفرقهانگیز بودن ثبوت اول ماه
موضوعی که به ظاهر از عوامل تفرقه افکن به شمار آمده شروع و پایان این ماه مبارک است که غالبا کشورهای سنی مذهب یا شیعی در این موضوع هماهنگ نیستند. به این دلیل برخی از طرفداران تقریب مذاهب تلاش در ایجاد این هماهنگی و نیز زمان آغاز ماههای حج (به ویژه ذیالحجه) کردهاند و بسیاری از علما بر این موضوع تأکید دارند. به این دلیل موضوع دقت در استهلال به ویژه در این دو ماه کردهاند.
پاسخ به شبهه
در رد این شبهه و نفی ضرورت دقت در استهلال باید گفت: اولا تفاوت دیدگاه افراد در ثبوت اول ماه منافاتی با وحدت ندارد تا چه رسد به تفاوت دیدگاه کشورها یا جوامع بزرگ؛ زیرا به دلیل عقل اختلاف یک یا دو روز آسیبی به اشتراک 28 یا 27روزه نمیرساند. قرآن کریم نیز ثبوت اول ماه را بر عهده فرد نهاده و اصراری بر استهلال و لزوم ثبوت آن از دیدگاه جمع نکرده است؛ زیرا میفرماید: «فمن شهد منکم الشهر فلیصمه» هر کس از شما که هلال ماه را دید پس آن ماه را روزه بگیرد. بنابراین نگاه ساده و با چشم غیر مسلح به غرب آسمان کافی است و اگر واقعا اول ماه باشد هلال غالبا دیده میشود.
در خصوص عدم وجوب هماهنگی در ثبوت اول ماه ذیالحجه باید گفت مشکل هماهنگی و وحدت زمانی در انجام مناسک حج با فتوای فقیهان شیعه به تقیه مداراتی حل شده است.
در پایان این شبهه دیدگاه مقام معظم رهبری آیت الله خامنه ای را در تأیید پاسخمان نقل میکنیم. ایشان در خصوص عید فطر فرمودند:
«عید اسلامی برای زنده کردن احساس وحدت در بین مسلمانهاست. شما ملاحظه کنید! امروزه برای بیش از یک میلیارد انسان روز عید است. البته اختلاف افق امروز یا دیروز در تعیین روز اول شوال اهمیتی ندارد. در بعضی کشورها دیروز عید بود و در بعضی کشورها امروز. آیا این مسألهی کوچک و بیاهمیتی است که جمع کثیری از یک میلیارد نفر در این روز در مراسم نماز شرکت میکنند. نماز واحدی را به سمت قبله واحد، با آداب واحد و با مضمون واحد به جا میآورند؟ این موضوع، خیلی عظیم است.
2- اعتکاف
از جمله رفتارهای عبادی وحدتگرا، اعتکاف است. از جمله اوامر خدا به بانیان کعبه ابراهیم و اسماعیل(ع) تطهیر بیت برای طائفان نمازگزاران و معتکفان است: «و عهدنا إلی ابراهیم و اسماعیل أن طهّرا بیتی الطائفین و العاکفین و الرکوع السجود»
به اجماع فقهای فریقین، اعتکاف از مستحبات و در دهه آخر ماه رمضان و به استناد سنت نبوی(ص) تأکید بیشتری دارد. اعتکاف به معنای لبث و ماندن درازمدت برای عبادت است. که دارای دو رکن است: 1- ماندن در مسجد جامع یا جماعت. 2- روزه گرفتن
و از نظر زمان لبث از حداقل یک لحظه تا یک شبانه روز، به اجماع فقهای فریقین است. بدیهی است که ماندن یک لحظه بر خلاف تعریف لغوی و مشهور فقهاست.
این عمل عبادی اگر چه فردی و بدون زمان خاص است اما با سازماندهی و برنامهریزی و تبعیت از سنت نبوی(ص) قابل تبدیل به صورت جمعی است. بحمدالله در جمهوری اسلامی ایران بیش از بیست سال است که مورد توجه مسئولان فرهنگی و اقبال رقابتآمیز عموم مردم به خصوص جوانان تحصیل کرده اعم از دانشآموزان و دانشجویان و طلاب حوزههای علمیه قرار گرفته است. این شاخص تا حدی پیش رفته که ظرفیت مساجد جامع کشور جوابگوی داوطلبان نیست و فقها را به دقت و تفقه بیشتر در ادله شرایط اعتکاف وادار کرده است. توسعه فتاوایی در باب اعتکاف و آمارهای مسئولان فرهنگی و اجتماعی بهترین شاهد بر مدعاست. علت این اقبال، تأثیر این عمل عبادی در همگرایی و الفت قلوب، افزایش بصیرت و بالا بردن سطح معارف دینی، احساس عمیق تقرب به خدا، تهذیب اخلاق و سبکی و رشد روح، آرامش روانی سالم نه از نوع عرفانهای کاذب و ... بیان شده است. که این آثار جوانب وحدتگرای این عمل عبادی عرفانی را ثابت میکند.
مهمترین اثر وحدتگرا و در واقع حقیقتگرا، کمال انقطاع الی الله با بریدن هرگونه تعلق از امور دنیوی (لذت بطن تا حد ممکن، لذت فرج (به طور مطلق)، معاملات، تفاخر و مراء، و اقبال تام به حضرت حق در مدت لبث است. این امر رکن وحدت اسلامی یعنی اعتقاد توحیدی را مستحکم و به تبع آن تعاملات اجتماعی و اخوت را تعدیل و توسعه میبخشد و به دلیل اشتراک بعضی احکام اعتکاف، حج و عمره، معتکفان را برای مناسک حج و عمره آماده میکند تا در آنجا وحدت جهانی مسلمین را به تصویر بکشد.
. شیخ صدوق، من لایحضر الفقیه، ج 2، ص 43.
. مجمع البیان، ج7 و کبیر، ج30، ذیل سوره قدر.
. آل عمران/19.
. فضل طبرسی، مجمع البیان، همان جا؛ فخرالدین رازی، تفسیر کبیر، همان جا .
. شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، باب اعمال شب قدر.
.[6] علی داستانی بیرکی، انسجام اسلامی در بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی / ص148.
. بقره/125.
.محمد حسن نجفی، جواهر الکلام، ج17، ص159 .
. محمد جواد مغنیه، الفقه علی المذاهب الخمسه، ج1، ص756.
. همان.
. گفتگو با معتکفان.
. دارالهدی، اعتکاف ابرار، ص30 .
لیست کل یادداشت های این وبلاگ