بسم الله الرحمن الرحیم
آغوش باز علی بن موسی الرضا علیه السلام به روی جامانده های اربعین
بدون شک ازدحام سال افزون پیاده روی اربعین حسینی در کنار رهاوردهای معنوی و سیاسی برای جوامع شیعی بخصوص ایران و عراق اما مشکل مدیریت و برقراری امنیت را نیز صد چندان می کند اندیشیدن تدابیری زود هنگام و در راستای اهداف زائران از وظایف ضروری مسئولان است. بنظر می رسد افزایش آگاهی های معنوی در خصوص فضل زیارت پیاده سایر ائمه بخصوص اما رضا علیه السلام بسیاری از مشتاقان پیاده روی اربعین را به سمت زیارت این امام غریب سوق می دهد. در این راستا نقل روایاتی در افضلیتیب زیارت غریب طوس را در این گفتار مد نظر قرار داده ایم.
در میان روایاتی که در باره فضیلت زیارت امام هشتم، علی بن موسی الرضا(ع) وجود دارد،[1] به روایاتی صحیح بر می خوریم که زیارت آن حضرت را افضل از زیارت امام حسین(ع) شمرده است. با مشاهده این روایات این سئوال به ذهن خطور می کند که با توجه به مقام والای سید الشهداء(ع) که تأکید فراوانی بر زیارت آن حضرت در مناسبت های مختلف حتی شب قدر شده، و برای هر مناسبتی هم زیارت مخصوصی وارد شده، برتری زیارت امام هشتم(ع) بر زیارت امام حسین(ع) چه معنا و مفهومی دارد؟ آیا از این روایات "برتری مطلق" در هر زمان و نسبت به هر کسی استفاده می شود، یا "برتری نسبی" مورد نظر است؟ برای روشن شدن مسئله لازم است روایات مورد نظر را نقل کرده، مفاد آن ها را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و احتمالات مختلف را مدّ نظر قرار دهیم.
روایت اول:
علی بن مهزیار از امام جواد(ع) نقل کرده که به امام عرض کردم: جُعلتُ فداک! زیارة الرّضا صلوات الله علیه افضل ام زیارة ابی عبد الله الحسین صلوات الله علیه؟ فرمود: "زیارة اَبی افضل، و ذلک انّ ابا عبد الله صلوات الله علیه یزورُهُ کلُّ النّاس و ابی صلوات الله علیه لا یزورُهُ الّا الخواصُّ من الشّیعة." (کلینی، کافی: ج9، ص335، طبع دارالحدیث)فدایت شوم،زیارت رضضا علیه السلام برتر است یا زیارت ابو عید الل السینعلیه السلام/ فرمود:زیارت پدرم بر تر است زیرا امام حسین را همه مردم زیارت می کنند، ولی پدرم را جز خواصّ از شیعیان زیارت نمی کنند."
علامه محمد تقی مجلسی برای حدیث سی و نُه سند صحیح و پنج سند حسن سراغ دارد.(لوامع صاحبقرانی، ج8، ص548)
از این روایت بر می آید که در زمان امام جواد(ع) همه مردم، حتی اهل سنت و جماعت هم به زیارت امام حسین(ع) می رفتند. این واقعیت نشان می دهد که امام حسین(ع) نزد همه مسلمانان عزیز و محترم بود. همه او را فرزند رسول خدا می دانستند که به دست جنایتکاران اموی در سرزمین کربلا مظلومانه به شهادت رسیده بود. همه در ماجرای کربلا نظر روشنی داشته و امام را بر حق می دانستند و کسی یزید را تبرئه نمی کرد. ولی امام رضا (ع) را نه تنها همه مسلمانان زیارت نمی کردند، بلکه همه شیعیان هم به زیارت آن حضرت نمی رفتند. بلکه تنها "خواصّ از شیعیان"به زیارت آن حضرت می رفتند. حضرت عبدالعظیم حسنی هم که به قصد زیارت امام حسین(ع) به محضر امام جواد(ع) مشرف شد تا اجازه بگیرد و خداحافظی کند. اشک از دیدگان امام روان شد و فرمود: "
زیارت کنندگان جدّم حسین بسیارند، اما زائران پدرم بسیار اندک اند."
روایت دوم
مُحَمَّدِ بْنِ سُلَیمَان می گوید: از امام جواد(ع) در باره کسی که حج بجا آورده و خداوند او را بر انجام حج و عمره اش یاری کرده بود، پرسیدم. او پس از فراغت از حج به زیارت پیامبر رفته و بر آن حضرت درود فرستاد و سپس شما را با معرفت زیارت کرد، می داند که شما حجت خدا بر مردم هستید. سپس به زیارت اباعبدالله الحسین(ع) رفت و به او سلام کرد، سپس به بغداد رفته و به موسی بن جعفر(ع) عرضِ سلام نمود. آن گاه به شهر و دیار خود بازگشت. در وقت حج بار دیگر خداوند حجِ خانه خود را به او ارزانی داشت. آیا حج دوبارة او بعد از انجام حج واجب بهتر است یا این که به زیارت پدر شما علی بن موسی الرضا(ع) به خراسان رود؟امام فرمود:«یأْتِی خُرَاسَانَ، فَیسَلِّمُ عَلی أَبِی الْحَسَنِ عَلَیهِ السَّلَامُ أَفْضَلُ، وَ لْیکنْ ذلِک فِی رَجَبٍ.» (کافی: ج9، ص337)
در این روایت هم زیارت امام هشتم(ع) برتر از "زیارت مستحب خانه خدا" شمرده شده است.
روایت سوم
امام کاظم (ع) در روایتی ضمن بیان فضیلت زیارت امام رضا(ع)، می افزاید:
«إِذَا کانَ یوْمُ الْقِیامَةِ، کانَ عَلی عَرْشِ الرَّحْمن....، ثُمَّ یمَدُّ الْمِضْمَارُ، فَیقْعُدُ مَعَنَا مَنْ زَارَ قُبُورَ الْأَئِمَّةِ، إِلَّا أَنَّ أَعْلَاهُمْ دَرَجَةً وَ أَقْرَبَهُمْ حَبْوَةً، زُوَّارُ قَبْرِ وَلَدِی عَلِی عَلَیهِ السَّلَامُ؛ وقتی روز قیامت شد، بر عرش الهی.....، سپس با میزانی سنجیده و هر که ائمه را زیارت کرده، با ما و کنار ما خواهد نشست، منتهی زائران قبر فرزندم علی ـ درود بر او باد ـ از نظر رتبه برتر و هدیه ای که دریافت می کنند، نزدیکتر به ما خواهند بود.» (همان: ص339)
ابعاد احتمالی برتری زیارت امام رضا علیه السلام
1. چون امام رضا(ع) در غربت و دور از وطن و نسبت به مکه و مدینه در سرزمینی دور افتاده به نام طوس به شهادت رسیده بود، سفر از سرزمین حجاز به طوس برای زیارت آن حضرت در آن زمان کار بسیار دشواری بود و تنها خواص از شیعیان رنج چنین سفری را به جان خریده و عازم طوس می شدند. هر کسی آمادگی تحمل چنین سفر مشقت آوری را نداشت، حتی عموم شیعیان. بدیهی است سفری که با رنج و مشقت، و هزینه فراوان انجام می شود حتما با عشق و علاقه و باور عمیق همراه است و می تواند مصداق روایت نبوی باشد که فرمود: "افضل الاعمال احمزها" (مازندرانی، مولی صالح، شرح کافی: ج11، ص50)
بنا بر این احتمال، برتری زیارت امام رضا(ع) نسبی بوده و مربوط به کسانی بود که در حجاز یا عراق زندگی می کردند، نه نسبت به کسانی که مثلا در نیشابور یا طوس زندگی می کردند و زیارت امام برای آنان کار آسانی بود. چنان که شیعیانی که در آن زمان ـ مثلا ـ از طوس به زیارت ائمه در مدینه یا عراق می رفتند، زیارت شان برتر از زیارت امام رضا(ع) بوده که به آسانی انجام می دادند. امروزه هم ملاک برتری زیارت آن است که برای آن زحمت و مشقت بیشتری کشیده شود. از این رو، نسبت به افراد مختلف در بلاد گوناگون متفاوت خواهد بود.
2. چون زیارت امام حسین(ع) و ائمه دیگر با توجه به جایگاه آنان نزد عموم مسلمانان امری عادی و پسندیده بود و در زمان عباسیان هیچ گونه محظوری در پی نداشت. بلکه آنان با شعار انتقام و گرفتن حقِّ فرزندان رسول خدا از بنی امیه به قدرت رسیدند، در حالی که زیارت امام رضا(ع) در زمان خلفای کینه توز عباسی در زمان مأمون و حاکمان بعد از او امری عادی تلقی نمی شد. چه بسا در برخی از مقاطع به شناسایی شیعیان از سوی کارگزاران حکومت کمک می کرد. اگر زیارت امام موجبات مزاحمت از جانب حکومت عباسی را به دنبال داشت، چنان که در روایت دوم به چشم می خورد، بدیهی بود که تنها خواصّ از شیعیان به زیارت آن حضرت روند. در چنین شرایطی تشویق مردم به زیارت امام هشتم از جانب خود حضرت در زمان حیات شان، و از سوی امام جواد امری کاملا منطقی و قابل درک است.
بنا بر این احتمال، ملاک برتری زیارت امامی بر زیارت امام دیگر دشواری هایی است که زائر به خاطر شرایط سیاسی زمان خود متحمل می گردد. در زمان عباسیان زیارت حضرت رضا(ع) برتر است، و در زمانی دیگر زیارت امامی دیگر؛ چنان که در شرایطی زیارت امامی برای عده ای برتر، ولی همان زیارت برای عده ای دیگر عادی خواهد بود. مثلا در زمان حاکمیت حزب بعث در عراق زیارت امام حسین(ع) برای عراقی ها بسیار دشوار، ولی برای ایرانیانی که به عراق می رفتند عادی بود. یا در زمان حاکمیت وهابیان زیارت ائمه بقیع برای شیعیان عربستان سعودی بسیار دشوار و خطرناک، ولی برای دیگران عادی و بدون خطر است. پس برتری زیارت امام رضا در روایت امری نسبی بوده و مربوط به همه شرایط زمانی و نسبت به همگان نیست.
3. شیعیان در طول تاریخ به فرقه های متعددی هم چون چهار امامی، شش امامی، هفت امامی و مانند آن، و به قول مجلسی سیزده فرقه تقسیم شدند. با این وصف شیعیان زیادی بودند که اساساً امام رضا (ع) را امام نمی دانستند تا به زیارت قبر مطهر او بروند. تنها شیعیانی که ایشان و فرزندان شان را امام می دانستند، به زیارت او می رفتند و آنان جز "شیعیان دوازده امامی" نبودند. کسانی که سخنان پیغمبر را نسبت به دوازده تن از جانشینان معصوم اش باور داشته و امام رضا (ع) را هشتمین آن ها می دانستند و تعداد اینان در زمان امام جواد (ع) زیاد نبود. در چنین شرایطی رفتن به زیارت امام رضا(ع) دلیل بر تشیع بشمار می رفت، آن هم تشیع اثنا عشری. یکی از علائم تشیع اثنا عشری زیارت قبر مطهر امام هشتم(ع) بود. برتری زیارت مرقد امام هشتم می تواند به اعتبار "عقیده فردی" باشد که به زیارت مشرّف می شود، یعنی شیعیان دوازده امامی؛ در برابر فِرَق دیگر اسلامی و شیعی.
بنا بر این احتمال، این فضیلت از آنِ شیعیان دوازده امامی است و مسلمانان و شیعیان دیگر از زیارت امام رضا(ع) چنین بهره ای ندارند. البته اختصاصی به زائران عصر حضور هم ندارد، زائران عصر غیبت تا روز قیامت از این فضیلت و پاداش بهره مند خواهند بود. در حقیقت برتری زیارت امام هشتم به خاطر آن است که زائران آن حضرت شیعیان اثنا عشری اند، چون مسلمانان و شیعیان غیر دوازده امامی معمولا به زیارت امام رضا نمی روند. اگر هم عده ای با عقائد دیگر به زیارت حضرت بروند، بر اساس اعتقاد به امامتِ ایشان نیست.
زیارت امام رضا و نوادگان معصوم آن حضرت، در حقیقت نماد اعتقاد به تشیع اثنا عشری و تبلیغ آن است.
4. برتری زیارت حضرت رضا(ع) به اعتبار «تبلیغ و ترویج» از مرام و مکتبی باشد که در مقایسه با مکتب های دیگر، از آن به "اسلامِ ناب"یاد می شود. عمل کسی که با زیارت خود به تبلیغ از مذهبی می پردازد که از نظر امام جواد(ع) اسلام حقیقی است، عملی برتر از زیارت های دیگر است که دارای چنین بارِ معنایی نیستند. کسی که در زمان امام جواد(ع) به زیارت امام رضا(ع) می رود، در حقیقت در برابر فرق و مذاهب دیگر از تشیع اثنا عشری تبلیغ می کند. چنان که امروزه علاوه بر زیارت حضرت رضا، زیارت امام جواد، امام هادی و امام عسگری علیم السلام نیز همین معنا و مفهوم را دارد. در حالی که زیارت خانه خدا، رسول خدا و ائمه دیگر چنین معنا و مفهومی ندارد. تبلیغ از تشیع اثنا عشری ارزشی دارد که تبلیغ از مکتب های دیگر فاقد آن است. به همین نسبت پاداش بیشتری دارد.
بنا بر این احتمال، روایت منحصر به زائران حضرت رضا در عصر ائمه نیست و حکمی ثابت برای همیشه است. از آن جا که زیارت حضرت رضا (ع) به معنای آن است که ایشان امام هشتم شیعیان است و فرزندان ایشان امامان بعدی اند تا امام دوازدهم، در حقیقت نفی فِرَق و مذاهب دیگر اسلامی است. اقدام به چنین عملی آن هم در زمان امام جواد(ع) با وجود فرقه های گوناگون در میان مسلمانان و شیعیان بسیار حائز اهمیت بوده و تثبیت اعتقاد به تشیع اثنا عشری بشمار می رفت. از این رو، زیارت آن حضرت را در آن مقطع افضل از زیارت خانه خدا، زیارت حرم نبوی و زیارت امام حسین(ع) شمردن کاملا منطقی و قابل درک است. می توان گفت: روایاتی از این قبیل به یک معنا سیاسی و برای حفظ مکتب تشیع اثنا عشری بوده است، چنان که روایات فراوانی که برگزاری مجالس عزاداری و ذکر مصائب اهل بیت رسول خدا و دادن وعده پاداش فراوان برای آن را راه کاری سیاسی برای حفظ مکتب دانسته اند. (امام خمینی، صحیفه امام، ج8، ص527 ـ 529)
معنای این تحلیل این نیست که امروزه زیارت حضرت رضا(ع) افضل نباشد و این فضیلت مربوط به گذشته باشد، زیرا امروزه هم زیارت امام رضا علیه السلام و نوادگان معصوم آن حضرت، در حقیقت نماد اعتقاد به تشیع اثنا عشری و تبلیغ آن است. از این رو، زائران حرم رضوی باید بدانند، زیارت آنان از نقطه نظر اعتقادی در میان فرق و مذاهب اسلامی و شیعی چه معنا و مفهوم ارزشمندی دارد. از میان احتمالات چهارگانه فوق، دو احتمال اخیر اقوی به نظر می رسد.
[1]. در روایات متعددی، زیارت امام هشتم(ع) برابر با ثواب هزار حج، و در صورت زیارت با معرفت ثواب یک میلیون حج، ثواب انفاق و جهاد در راه خدا قبل از فتح مکه، ثواب هفتاد شهیدی که در رکاب پیامبر جهاد کرده باشند، برخورداری از شفاعت امام در روز قیامت، ایمنی از آتش جهنم، ورود به بهشت، آمرزش گناهان به هر میزان، دادرسی به هنگام گرفتاری در روز قیامت در پل صراط و دادگاه عدل الهی، و مانند آن شمرده شده است. (ر.ک: کلینی، کافی، ج9، باب فضل زیاره ابی الحسن الرضا، طبع دارالحدیث)
برگرفته ازwww.hawzah.net/fa/.
بسم الله الرحمن الرحیم
47- و من وصیة له ع للحسن و الحسین( علیهما السلام) لما ضربه ابن ملجم (لعنه الله)
أُوصِیکُمَا بِتَقْوَى اللَّهِ
وَ أَلَّا تَبْغِیَا الدُّنْیَا وَ إِنْ بَغَتْکُمَا وَ لَا تَأْسَفَا عَلَى شَیْءٍ مِنْهَا زُوِیَ عَنْکُمَا
وَ قُولَا بِالْحَقِّ وَ اعْمَلَا لِلْأَجْرِ وَ
کُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً
أُوصِیکُمَا وَ جَمِیعَ وَلَدِی وَ أَهْلِی وَ مَنْ بَلَغَهُ کِتَابِی بِتَقْوَى اللَّهِ
وَ نَظْمِ أَمْرِکُمْ
وَ صَلَاحِ ذَاتِ بَیْنِکُمْ فَإِنِّی سَمِعْتُ جَدَّکُمَا ص یَقُولُ صَلَاحُ ذَاتِ الْبَیْنِ أَفْضَلُ مِنْ عَامَّةِ الصَّلَاةِ وَ الصِّیَامِ
اللَّهَ اللَّهَ فِی الْأَیْتَامِ فَلَا تُغِبُّوا أَفْوَاهَهُمْ وَ لَا یَضِیعُوا بِحَضْرَتِکُمْ
وَ اللَّهَ اللَّهَ فِی جِیرَانِکُمْ فَإِنَّهُمْ وَصِیَّةُ نَبِیِّکُمْ مَا زَالَ یُوصِی بِهِمْ حَتَّى ظَنَنَّا أَنَّهُ سَیُوَرِّثُهُمْ
وَ اللَّهَ اللَّهَ فِی الْقُرْآنِ لَا یَسْبِقُکُمْ بِالْعَمَلِ بِهِ غَیْرُکُمْ
وَ اللَّهَ اللَّهَ فِی الصَّلَاةِ فَإِنَّهَا عَمُودُ دِینِکُمْ
وَ اللَّهَ اللَّهَ فِی بَیْتِ رَبِّکُمْ لَا تُخَلُّوهُ مَا بَقِیتُمْ فَإِنَّهُ إِنْ تُرِکَ لَمْ تُنَاظَرُوا
وَ اللَّهَ اللَّهَ فِی الْجِهَادِ بِأَمْوَالِکُمْ وَ أَنْفُسِکُمْ وَ أَلْسِنَتِکُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ
وَ عَلَیْکُمْ بِالتَّوَاصُلِ وَ التَّبَاذُلِ وَ إِیَّاکُمْ وَ التَّدَابُرَ وَ التَّقَاطُعَ
لَا تَتْرُکُوا الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیَ عَنِ الْمُنْکَرِ فَیُوَلَّى عَلَیْکُمْ شِرَارُکُمْ ثُمَّ تَدْعُونَ فَلَا یُسْتَجَابُ لَکُمْ
ثُمَّ قَالَیَا بَنِی عَبْدِ الْمُطَّلِبِ لَا أُلْفِیَنَّکُمْ تَخُوضُونَ دِمَاءَ الْمُسْلِمِینَ خَوْضاً تَقُولُونَ قُتِلَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ أَلَا لَا تَقْتُلُنَّ بِی إِلَّا قَاتِلِی انْظُرُوا إِذَا أَنَا مِتُّ مِنْ ضَرْبَتِهِ هَذِهِ فَاضْرِبُوهُ ضَرْبَةً بِضَرْبَةٍ وَ لَا تُمَثِّلُوا بِالرَّجُلِ فَإِنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص یَقُولُ إِیَّاکُمْ وَ الْمُثْلَةَ وَ لَوْ بِالْکَلْبِ الْعَقُورِ
بسم اللَّه الرحمن الرحیم؛ این آن چیزی است که علی بن ابی طالب وصیت می کند. علی به وحدانیت و یگانگی خدا شهادت می دهد، و اقرار می کند که محمّد بنده و پیغمبر خداست، خدا او را فرستاد تا مردم را هدایت کند و دین خود را بر ادیان دیگر غالب گرداند و لو کافران کراهت داشته باشند. همانا نماز، عبادت، حیات و ممات من از خدا و برای خداست، شریکی برای او نیست من به این دستور امر شده ام و تسلیم خداوند هستم.
ای پسرم حسن! تو و همه فرزندان و اهل بیتم و هر کس را که این نامه به او برسد به امور زیر توصیه و سفارش می کنم:
1 - هرگزتقوای الهی رااز یادنبرید،کوشش کنید تا دم مرگ بر دین خدا باقی بمانید.
2 - همه با هم به ریسمان خدا چنگ بزنید و بر اساس ایمان به خدا متحد باشید و از هم جدا نشوید، همانا از پیغمبر خدا شنیدم که می فرمود: اصلاحِ میان مردم از نماز و روزه دائم افضل است و چیزی که دین را محو و نابود می کند فساد و اختلاف است و لا حَولَ و لا قُوَّة إلّا بِاللَّهِ العلی العظیم.
3 - «ارحام و خویشاوندان» را از یاد نبرید، صله رحم کنید که صله رحم حساب انسان را نزد خدا آسان می کند.
4 - خدا را، خدا را! درباره «یتیمان»، مبادا گرسنه و بی سرپرست بمانند.[3]
5 - خدا را، خدا را! درباره «همسایگان» خوشرفتاری کنید، پیغمبر آن قدر در مورد همسایه سفارش کرد که ما گمان کردیم می خواهد آن ها را در ارث شریک کند.
6 - از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره «قرآن»، نکند دیگران در عمل به قرآن بر شما پیشی گیرند!
7 - از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره «نماز» چرا که نماز ستون دین شماست.
8 - از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره «کعبه» خانه پروردگارتان، مبادا حج تعطیل شود که اگر کعبه خالی بماند و حج متروک شود مهلت داده نخواهید شد و مغلوب دشمنان خواهید شد.
9 - از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره ماه «رمضان» که روزه آن ماه سپری است برای آتش جهنم.
10 - از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره «جهاد در راه خدا» از مال و جان خود در این راه کوتاهی نکنید.
11 - از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره «زکات مال» که زکات، آتشِ خشمِ الهی را خاموش می کند.
12 - از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره «امّت پیامبرتان» مبادا مورد ستم قرار گیرند.[4]
13 - از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره «صحابه و یاران پیغمبرتان» زیرا رسول خدا درباره آنان سفارش کرده است.
14 - از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره «فقرا و تهیدستان» آن ها را در زندگی خود شریک کنید.
15 - از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره «بردگان و کنیزان» که آخرین سفارش پیامبر(ص) درباره این ها بود.
علی(ع) مجدداً سفارش نماز را کرد و فرمود: کاری که رضای خدا در آن است در انجام آن بکوشید.
16 - با مردم به خوشی و نیکی رفتار کنید همان طوری که قرآن دستور داده است و به ملامت مردم ترتیب اثر ندهید.
17 - امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنید، نتیجه ترک آن این است که بدان و ناپاکان بر شما مسلط خواهند شد و به شما ستم خواهند کرد، آن گاه هر چه نیکان شما دعا کنند دعای آن ها مستجاب نخواهد شد.
18 - بر شما باد که بر روابط دوستانه میان خود بیافزایید، به یکدیگر نیکی کنید از کناره گیری از یکدیگر و قطع ارتباط و تفرقه و تشتت بپرهیزید.
19 - کارهای خیر را به مدد یکدیگر و اجتماعاً انجام دهید و از همکاری در مورد گناهان و چیزهایی که موجب کدورت و دشمنی می شود بپرهیزید: «تعاونوا علی البرّ و التقوی.....»
20 - از خدا بترسید که کیفر خدا شدید است: «واتقوا اللَّهَ إنّ اللَّهَ شَدیدُ العِقاب.»
خداوند نگهدار شما خاندان باشد و حقوق پیغمبرش را در حق شما حفظ فرماید، اکنون با شما وداع می کنم و شما را به خدای بزرگ می سپارم و سلام و رحمتش را بر شما می خوانم.[5]
در آخر این وصیت در کافی آمده است که پس از پایان وصیت حضرت پیوسته می گفت: «لا إله إلاّ اللَّه» تا وقتی که روح مقدسش به ملکوت اعلی پیوست.[6]
در پایان وصیت، امام(ع) فرزندان خود را مخاطب ساخت و به آن ها فرمود:
«یا بنی عَبدُ المطّلب لا یلفِینَّکم تَخُوضونَ دِماءَ المُسلمینَ خُوضاً تَقولون: قُتِلَ أمیرُ المؤمنین! ألا لا یقْتُلُنَّ بی إلاّ قاتلی، اُنظروا إذا اَنا مُتُّ مِن ضَربَتِهِ هذهِ فَاضربوهُ ضَربَةً، لا یمثَّل بالرَّجُلِ فإنّی سَمِعتُ رَسولَ اللَّه(ص) یقول: إیاکم والمُثلة و لو بِالکلْبِ العَقور؛
ای فرزندان عبدالمطلب! نیابم شما را که در خون مسلمانان فرو روید و دست به کشتار بزنید به بهانه این که بگویید امیرالمؤمنین کشته شده و بدانید که در برابر من جز کشنده من کسی نباید کشته شود، نگاه کنید چون من از ضربت او از دنیا رفتم به او یک ضربت بزنید و او را مُثله نکنید که من از رسول خدا شنیدم که می فرمود: «از مُثله کردن بپرهیزید اگر چه به سگ گزنده و هار باشد».»[7]
نهج البلاغة ص : 422
لیست کل یادداشت های این وبلاگ